۱۶ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۵
کد خبر: ۵۹۶۲۶۸
ویژه‌نامه بعثت انقلاب؛

یادداشت | نگرش قرآنی امام روح الله

یادداشت | نگرش قرآنی امام روح الله
امام راحل راه طی کرده‌ای است که از لطایف و اشارات قرآنی در زندگی فردی و اجتماعی و در ‏زمینه‌های عرفانی، فقهی، سیاسی، فرهنگی و... بهره‌های فراوان برد.

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی و امام جمعه بجنورد، همزمان با چهل سالگی پیروزی انقلاب اسلامی در نوشتاری به تبیین اندیشه های قرآنی امام خمینی(ره) پرداخته که در ذیل تقدیم مخاطبان محترم می شود.

در دسترس قرار گرفتن و تنزل قرآن کریم، مقدمه تعالی و صعود و معراج انسان به‌سوی حقیقت عالم هستی و منبع و معدن ارزش‌هاست.‌

قرآن کریم با زبان فطرت با عموم انسان‌ها سخن می‌گوید و بر جان و عقل آنان می‌بارد تا زمینه رویش و بالندگی و زایش و شکوفایی را ایجاد کند، لکن بهره همگان از این کتاب یکسان نیست، هر کس به اندازه و میزان قابلیت و ظرفیت وجودی خویش از آن بهره می‌گیرد. ‌

مخاطبان قرآن به چهار دسته تقسیم می‌شوند:‌

عوام، خواص، اولیاء و انبیاء. سهم هر یک از این‌ها از این کتاب، با یکدیگر متفاوت است:‌

‌1- عبارات قرآنی برای عوام؛ ‌

‌2- اشارات قرآنی برای خواص؛ ‌

‌3- لطایف قرآنی برای اولیاء؛ ‌

‌4- حقایق قرآنی برای انبیاء. ‌

در این مجال و در ایام چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، به نگرش قرآنی یکی از اولیای الهی اشاره می‌کنیم که در پرتو هدایت‌ها، رهنمودها و لطایف قرآنی، هم حوزه جان خود را روشن کرد و نورانی نمود و هم با آموزه‌های قرآنی، دیگران را در معرض نسیم هدایت آن قرار داد و افق‌های فهم قرآنی را به روی آن‌ها گشود. آن بزرگوار، استاد فرهیخته و فرزانه حضرت امام خمینی (ره) است که نگاه و نگرش قرآنی او در سخنان و سیره فردی و اجتماعی‌اش بر همگان روشن و پیداست.‌

جان امام در پرتو آموزه‌های قرآنی ساخته و پرداخته شده بود و به دریای بیکران قرآنی متصل گشته بود که به قطرهای از آن دریا بسنده می‌کنیم.‌

امام خمینی (ره) و قرآن

در باور امام خمینی (ره) «قرآن مرکز همه عرفان‌هاست، مبدأ همه معرفت‌هاست، لکن فهمش مشکل است... ما دوریم از آن و مهجور... از ما مهجورها هم این قدری که از ما می‌آید قبول می‌کنند و باید دنبالش برویم.»(1) ‌

گرچه دست ما کوتاه است و خرما بر نخیل، لکن نباید به این دلیل از قرآن فاصله بگیریم، بلکه شایسته است صفحه فکر و جانمان را غبارروبی کنیم تا زمینه فهم اشارات و لطایف قرآنی را پیدا نموده و خود را در معرض این نسیم الهی قرار دهیم. از فرصت‌های مناسب مانند ماه رمضان و ادعیه سازنده مانند مناجات شعبانیه باید کمک بگیریم تا زمینه ورود به آستانه قرآن برایمان فراهم گردد و اذن دخول برای فهم اشارات و لطایف قرآن را به دست آوریم: ‌

‌«این‌ها چیزهایی است که دست ما کوتاه است و دعا کنید که خدای تبارک و تعالی به ما توفیق بدهد که در این ماه شریف رمضان از این مسائل هم یک حظّی ولو یک جلوه کوچکی در دل‌های ما واقع بشود... مؤمن به این بشویم که مناجات خدا با انسان چی هست... همه این مسائل در قرآن هست به نحو لطیف و در کتب ادعیه مبارکه ما که از ناحیه ائمه هدی وارد شده است. همه این مسائل هست، نه به آن لطافت قرآن.»(2) ‌

روح سخن در فرمایش امام (ره) آن است که در متن قرآن و دعاهای رسیده از اهل بیت (ع) یک سلسله لطایفی هست که امکان وصول به آن با شرایط و مقدمات امکان‌پذیر است. باید همت‌ها را برانگیخت و در خدمت قرآن قرارداد تا به تدریج در فضای فهم و درک مفاهیم آن قرار گرفت و نیز توفیق برای عمل به آن را به دست آورد.‌

امام راحل راه طی کرده‌ای است که از این لطایف و اشارات قرآنی در زندگی فردی و اجتماعی و در زمینه‌های عرفانی، فقهی، سیاسی، فرهنگی و... بهره‌های فراوان برد و در طول حیات پربرکت خویش، گاهی به مناسبت‌هایی که پیش می‌آمد، برخی از برداشت‌های لطیف و عمیق خود را آشکار می‌ساخت. البته انبوهی از نکات و ظرایف قرآنی داشت که زمینه ابراز آن را فراهم نمی‌دید و یا فضای جامعه کشش آن را نداشت که آن‌ها را با خود برد و آیندگان از آن محروم شدند.‌

در این فرصت به چند نکته تفسیری و قرآنی از لابه‌لای گفته‌ها و نوشته‌های آن بزرگوار به‌عنوان مشتی از خروار اشاره می‌کنیم.‌

معارف قرآنی

رسیدن به قله بلند قرآن کار آسانی نیست، رخش می‌باید تن رستم کشد، دست‌یابی به دریای عرفان قرآن برای بشر سهل و ممتنع است، لکن به اندازه تشنگی باید از آن چشید و به سمت و سوی آن قله حرکت کرد. امام (ره)، آن عارف واصل، از آنچه از معارف قرآنی چشیده بود، گوشه‌ها و خوشه‌هایی برای اهل دل بیان کرد:‌

‌«از معجزات انبیاء و خصوصاً اسلام این است که عرفانش آمیخته است با عباداتش... همین نماز را ببینید که چه دریای خروشانی است، معراج است، معراج مؤمن است... یک جمله گاهی آن قدر بُعد معنوی دارد و بُعد عرفانی دارد که اگر تحقق پیدا کند برای یک انسان سالک، از همه حجاب‌ها می‌گذرد و کأنه سوره حمد که در قرآن هست... تمام معارف درش هست... ما میگوییم که (الحمدالله رب‌العالمین)، یعنی شایسته است خدا که همه حمدها برای او باشد، اما قرآن این را نمی‌گوید، قرآن می‌گوید اصلاً حمدی واقع نمی‌شود در جایی، الا برای خدا، آن هم که بت‌پرست است، حمد است، آن هم برای خداست. خودش نمی‌داند، اشکال، ندانستن و جهالت ماهاست.»(3) ‌

‌«حسنه» در قرآن

بخشی از معارف قرآن را در لابه‌لای دعاهای قرآنی می‌توان مشاهده کرد. دعاها که با پیشوند «ربنا» و یا «رب» و مانند آن در قرآن مطرح شده است، مضامین عالی و بلندی دارد که آدمی را از فرش به عرش پیوند میزند و به فرمایش امام راحل «قرآن صاعد» است. یکی از دعاهای همگانی که عوام و خواص آن را از خدا طلب می‌کنند، این آیه شریفه است: «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنیَا حَسَنَة وَ فِی الاخِرَة حَسَنَة وَ قِنَا عَذَابَ النَّار.»(4) ‌

امام راحل در تفسیر واژه «حسنه» نگاهی ژرف و لطیف دارند که در جای خود بدیع و ظریف است: ‌

‌«من باید عرض کنم که احتمالاً «حسنه» این نیست که ما حسنه دنیا، مال و اموال تهیه کنیم، ما مقام تهیه کنیم، در این آیه شریفه، خیلی نکات هست... اگر مقام و دنیا، هر چه پیش ما به ما اقبال کند، اگر ما به او اقبال کردیم، این حسنه نیست... لکن آن چیزی که من احتمال می‌دهم حسنه، آن هم به طوری که کأنه یک حسنه در کار است، یک حسنه است که این حسنه در دنیا هست و حسنه واحد است بر آخرت و همه عبارت از این است که ما به مقام قرب خدا برسیم، ما بفهمیم که چه بکنیم! اگر مقامی ما را توجه به دنیا داد، به عالم ماده داد، این حسنه نیست، اگر نماز بخوانیم برای رسیدن به یک مآربی ولو در آخرت، این هم حسنه نیست، حسنه عبارت از این است که ما را برساند به آنجایی که عقل ما نمی‌رسد.»(5) ‌

قرائت به اسم ربّ

موضوع رسالت پیامبران «انسان» است و انسانیت انسان به دو چیز است: آموزش و پرورش. ‌

اگر دانایی او همراه با دارایی باشد و اگر در کنار جهل زدایی به گناه زدایی نیز پرداخت و صفحه فکر و جانش را به نور علم و عمل روشن ساخت، افتخار لقب «خلیفه‌اللهی» را پیدا می‌کند و به قرب حق نائل می‌شود و شایسته احسن المخلوقین بودن در برابر احسن الخالقین را پیدا می‌کند.‌

امام خمینی (ره) با استمداد از قرآن و آیه شریفه «اِقرَأ بِاسمِ رَبِّک»(6) این جمله «قرائت به اسم ربّ» را بارها به کار بردند و نکته مهم قرآنی را این‌گونه پردازش کرده‌اند:‌

‌«... اول برنامه‌ای که برای رسول اکرم (ص) آمده است، این است که: «اِقرَأ بِاسمِ رَبِّک»، نه همین‌طور قرائت کن، نه همین‌طور درس بخوانید، نه همین‌طور ترویج کنید... اگر اسم رب را از اشیاء جدا کنند، به یک معنا هیچ هستند و هیچ می‌شوند، همه چیز با اسم رب چیز است، همه آوازها از خداست، با اسم رب عالم شروع شده است و با اسم رب ختم می‌شود. شما هم با اسم رب شروع کنید و با اسم رب ختم کنید.»(7) ‌

در (اقرأ) سخن از علم است و خواندن و فراگرفتن و دانش‌افزایی، لکن «باسم ربک» به آن علم جهت می‌دهد، علمی که در راه خدمت به کار رود نه خیانت به او، علمی که انسان‌ساز باشد و جامعه پرداز، نه علمی که انسان سوز باشد و ویرانگر. ازاین‌رو آیه شریفه دارای پیامی جهانی و همگانی برای تربیت انسان و جوامع انسانی است.‌

انسان کامل، عصاره همه موجودات

مفسرین در تفسیر آیه نخست سوره (عصر) داد سخن داده‌اند و مصادیق بسیاری را برشمردند. امام خمینی (ره) در ضمن بیان مقام و جایگاه انسان و این‌که ملائکه هنگامی‌که آن را شناختند، در برابر او تسلیم شدند و دست از اعتراض برداشتند، به سوره عصر و آیه شریفه «والعصر» و سوگند خداوند متعال به آن اشارت کرده و می‌گویند:‌

‌«عصر» انسان کامل است، امام زمان (عج) است، یعنی عصاره همه موجودات، قسم به عصاره همه موجودات؛ یعنی قسم به انسان کامل، ان الانسان لفی خسر، این «انسان» که اینجا میگویند، همین انسان یک سر و دو گوشی است که ماها انسانش میگوییم، خطاب به ماست. (8) ‌

‌ گزیده سخن آن‌که امام (ره) همراه انقلاب اسلامی، قرآن را به صحنه زندگی فردی و اجتماعی و ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... آورد و آن کتاب الهی را از مهجوریت چندین ساله نجات داد. شایسته است حوزه‌های علمیه و امامان محترم جمعه در ادامه سیره و سنت حسنه امام خمینی (ره) فضای قرآنی در حوزه‌های مسؤولیت خود بیافرینند و آیه‌های رحمت، فضیلت، اعتلا و اقتدار، استقامت و اتقان، تولید فکر و تربیت انسان را از این کتاب برای مردم آشکار سازند و نگذارند قرآن مظلوم و مهجور گردد.‌/9314/ی702/س

پی‌نوشت‌ها

‌1-صحیفه امام، ج 19/ ص 438، چاپ وزارت ارشاد اسلامی.‌

‌2- همان، ج 17/ ص 455.‌

‌3- همان، ج 19 / ص 253.‌

‌4- بقره/201.‌

‌5- صحیفه امام، ج 20 / ص 394.‌

‌6- علق/2. ‌

‌7- صحیفه امام. ‌

‌8- همان.‌

علی اصغر خواجه الدین
ارسال نظرات